مهدیزاده نوشته است:
۱️⃣ دشت ورامین در ۹ دوره اخیر انتخابات مجلس شورای اسلامی، فقط سه نماینده به خود دیده که هرکدام سه دوره نماینده مردم بودند؛ «محمد قمی» ۱۲ سال از ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۹ با بیرقداری جناح چپ، بر کرسی مجلس نشست.
وی در دوره دوم نمایندگیاش، پروژه #سد_ماملو برای تأمین آب شُرب و زراعی «ورامین بزرگ» را کلنگ زد که تاکنون، خودش و نمایندگان ۶ دوره بعدش هم نتوانستند این پروژه را با اعتبارات ملی و استانی و… به سرمنزل مقصود برسانند و اهداف احداث این سد بزرگ برای آبرسانی مطلوب به ورامین و قرچک و پیشوا را عملیاتی کنند.
۲️⃣ نماینده دورههای ششم و هفتم و یازدهم، «حسین نوشآبادی» بود که در دو مقطع ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۷ و ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۳ با رأی مردم، نماینده مجلس شد که ۲ دوره اول عضو «کمیسیون عمران» و در کمال تعجب در دوره سوم عضو «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی» شد.
او در سال ۱۳۸۶ یعنی یک سال قبل از پایان مقطع اول نمایندگیاش، کلنگِ به ظاهر #مترو اما در باطن #قطارحومه را با حضور معاون اجرایی رئیس جمهور و استاندار تهران و مدیرعامل #راهآهن بر زمین زد که تاکنون بعد از ۱۷ سال، هنوز با هر عنوانی به بهرهبرداری نرسیده و همچنان اندر خَمِ یک کوچه است
آخرین دوره نمایندگی وی هم بار مثبتی برای مردم نداشت و علاوه بر مترو و سد ماملو، نتوانست پروژههایی مثل بیمارستان پیشوا و مشکلات راه و جادههای شهرستانهای ورامین و قرچک و پیشوا را همچون معضلات مهم دیگر این دیار، حل و فصل کند.
او با دوگانگیهایش در مباحثی مانند شفافیت آرا، فیلترینگ، حجاب و عفاف، افزایش سن بازنشستگی و… در دور اول انتخابات، تیر پیکان ۹۹ درصد کاندیداها شد تا «نه به نماینده فعلی» نُقلِ محافلِ خاص و عام شود و در دور دوم هم در مقابل «علی خزایی» کاندیدای جوان دهه شصتی که نفر دوم دور اول شد، بالاتر از نماینده فعلی مجلس قرار گرفته، تا نشانهای از نارضایتی مردم نسبت به «نوشآبادی» باشد.
۳️⃣ سه دوره پیاپی از ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۹ نیز نمایندگی مردم در مجلس برعهده «سیدحسین نقوی» بود که علاوه بر انتخاب تعجببرانگیز «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی»، در هر سه دوره وارد بازیهای سیاسی ملی شد و بیشتر حاشیههایش مطرح بود تا کار عمران و آبادانی سه شهرستان.
او نیز نه توانست مترو یا قطار حومهای را بیاورد، نه حق واقعی مردم دشت ورامین برای حقآبه سد ماملو و تصفیهخانه جنوب تهران را بگیرد و نه بیمارستان پیشوا را از بلاتکلیفی درآورد و نه…
وی دست آخر هم به دلیل حاشیههای متعددش در مجلس و بیرون مجلس، دوبار پیاپی در دورههای یازدهم و دوازدهم انتخابات مجلس #ردصلاحیت شد تا حیات سیاسی این معلم و سیاستمدار قدیم، پایان یابد.
۵️⃣ حالا ۳۶ سال کارآمدی اندکِ تَقنینی و نظارتی با عدم سرانجام رساندن پروژههای مهم حیاتی دشت ورامین و نمایندگانی که ۹ دوره مجلس را تسخیر کردند تا نه آب مطلوب باشد و نه راه و نه اشتغال و نه مسکن و نه بهداشت و درمان و نه…، باعث شد تا همه در انتخابات دور اول به صف شوند و مقابل نماینده فعلی بایستند و موفق شدند تا «نوشآبادی» را در رتبه سوم(بخوانید چهارم و بعد از آرای باطله) قرار دهند.
اگر مبنا و میزان را طبق فرمایش امام راحل، رأی ملت بدانیم، یکبار تیر خلاص را مردم در ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ شلیک کردهاند و این بار در دور دوم انتخابات که ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ برگزار خواهد شد، شاید تیر خلاص دوم، رأی به پایان حیات سیاسی و اجتماعی «نوشآبادی» بدهد و «علی خزایی» را فاتح کند.
و اما «خزایی» تازه نفسی که مخالفانش میگویند کمتجربه است و افراطی است و اگر رأی بیاورد، دیوار بین زن و مرد میکشد و فضای دُگم و منقبض حزباللهی در جامعه حاکم میکند، در مقابلِ حمایت قاطع مذهبیون و سوپر انقلابیها و قاطبه بسیجیان و آحاد جامعه خسته از «تکرارهای بیهوده و بی نتیجه برای زندگی بهتر مردم» است، میتواند رقابت دور دوم انتخابات مجلس را نفسگیرتر برای خودش و جنگ «مرگ و زندگی سیاسی و اجتماعی» برای رقیبش با تجربه سه دوره نمایندگی کند.
کمتر از دو ماه پیش، مردم «نه به نماینده فعلی» را قاطعانه فریاد زدند و «تکرار» را با هر انگیزهای جایز ندانستند؛ اما در انتخابات پیش رو، «خزایی» و «نوشآبادی» با پاسخ دقیق به ابهامات و اتهامات وارده که در بالا ذکر شد، میتوانند قبای «نفَسِ تازه خزایی» یا «تکرارِ ظاهراً بیفایده نوشآبادی» را بر کرسی سبز نمایندگی مردم شریف ورامین و قرچک و پیشوا در مجلس شورای اسلامی بنشانند.
ثبت دیدگاه