به گزارش خبرساز ایران، کدام یک از ما از موفق بودن، پیشرفت و رسیدن به موقعیتهای بهتر لذت نمیبریم؟ احتمالاً فکر میکنید هیچکس نیست که خودش را لایق رسیدن به موفقیتها نداند. حتماً تعجب میکنید که بشنوید طبق تحقیقات، درصد بالایی از افراد به سندرومی مبتلا هستند که نام علمی آن «ایمپاستر» است و به «خودتخریبی افراد موفق» ترجمه میشود. مبتلایان به این سندروم، خودشان را لایق موفقیت و دستاوردهایشان نمیدانند، نقش خودشان را در رسیدن به جایگاه بالا نادیده میگیرند و سهم اصلی را به شانس و اتفاق میدهند. دکتر محمد بهشتیان، روانشناس و رواندرمانگر، درباره دلایل ایجاد این سندروم، نشانهها، پیامدها و راههای مواجهه با آن توضیح میدهد.
سندروم یعنی چه؟
نام سندروم به گوش بسیاری از ما آشناست، اما شاید ندانیم دقیقاً به چه چیزی سندروم گفته میشود. بد نیست قبل از اینکه درباره یک سندروم خاص بیشتر حرف بزنیم، با مفهوم این واژه آشنا شویم. به زبان ساده سندروم علامت و نشانهای است که برای توصیف بیماری، اختلال یا یک وضعیت خاص بهکار میرود. در برخی موارد سندروم ناشی از تعدادی بیماری است که در کنار هم یک مشکل خاص را ایجاد میکند و در برخی موارد، خودشان یک وضعیت پزشکی یا روانپزشکی هستند. بهطور کلی باید گفت که علائمی که نشان از وجود مشکلات خاص میدهند، با عنوان سندروم شناخته میشوند و سندروم بیانکننده یک وضعیت، بیماری یا اختلال است. کلمه سندروم در واقع ریشه در زبان یونانی دارد که از ریشه دو عبارت «دویدن – run» و «با هم – together» تشکیل شده است، که حاصل آن میشود «با هم دویدن- با هم همراه شدن». ریشه کلمه نشان میدهد که چرا از آن برای مجموعهای از اختلالات و بیماریها استفاده میشود.
ایمپاستر و نشانههای آن
ایمپاستر نوعی اختلال روانشناختی است که عموما افراد موفق به آن مبتلا میشوند. در این سندروم افراد موفقیت خود را نمیپذیرند و آن را به جای آنکه ناشی از توانایی و استعدادشان ببینند، نتیجه شانس و اتفاق میدانند. این سندروم نشاندهنده تضادی است که بین تصور فرد از خودش و درک دیگران از او وجود دارد. وقتی فرد موفقی به این سندروم مبتلا باشد، هرچه دیگران او را تحسین کنند و از استعدادهایش حرف بزنند، او قبول نمیکند که این دستاوردها حاصل تلاش و لیاقت خودش است و با این فکر که روزی دیگران هم متوجه این بیلیاقتی خواهند شد، خودش را آزار میدهد. بسیاری از مبتلایان به این سندروم پا را از این هم فراتر میگذارند و موفقیتهایشان را نه از سر خوششانسی، بلکه محصول تقلب خودشان میدانند! آنها بهخودشان شک دارند و احساس بیکفایتی میکنند، درحالیکه تحصیلات، تجربه و دستاوردهایشان چیز دیگری میگوید. نکته مهم این است که تشخیص ابتلا به سندروم ایمپاستر، دقیق انجام شود تا به اشتباه تصور نکنید به آن مبتلا هستید. در مبتلایان به این حس، شک بهخود و احساس بیلیاقتی، ربطی به چیزی که دیگران دربارهاش فکر میکنند و واکنشهای اطرافیان ندارد. پس اگر دیگران اعتماد به نفس شما را تخریب میکنند، شما را لایق جایگاهتان نمیدانند یا اجازه پیشرفت به شما نمیدهند، شما به سندروم ایمپاستر مبتلا نیستید. در چنین شرایطی کاملاً حق دارید که احساس بیلیاقتی را تجربه کنید و ربطی به شک کردن و توهمات غیرواقعی ندارد.
ترس از متقلب بودن
مبتلایان به سندروم ایمپاستر، نگرانی و ترس زیادی را با خود حمل میکنند و برای از بین بردن این ترسها، خودشان را تحت فشار میگذارند. ترسشان این است که دیگران بفهمند آنها شایستگی جایگاه و موفقیتشان را ندارند، بنابراین بیشتر کار میکنند تا دیگران شکستها و اشتباهات آنها را تشخیص ندهند. آنها تصور میکنند باید چندبرابر تلاش کنند تا شایسته جایگاهی شوند که همین الان هم در آن ایستادهاند! دست به کارهای عجیب و غریب میزنند تا کمبودهای فرضی خود را جبران کنند و سخت کار میکنند تا کمی از احساس گناه متقلب بودن در وجود آنها کم شود. شاید این تلاشها و سخت کار کردنها به موفقیتهای بیشتر ختم شود اما اینجاست که چرخه خودتخریبی ادامه پیدا میکند و فرد نهتنها از موفقیت بیشتر خوشحال نمیشود، فکر میکند این موفقیتها واقعی نیستند و توهمات خودش محسوب میشوند. او مدام خودش را یک فرد فریبکار میبیند که تصویری غیرواقعی از خودش برای دیگران ساخته، درحالیکه این تصویر غیرواقعی تنها در ذهن خود اوست.
چرا ایمپاستر ایجاد میشود
مثل بسیاری از بیماریهای روانشناختی دیگر، برای سندروم ایمپاستر هم یک دلیل مشخص قطعی وجود ندارد. آنطور که تحقیقات نشان میدهد، ترکیب تعدادی از عوامل هستند که میتوانند این سندروم را در کسی فعال کنند. ممکن است فرد مبتلا، در کودکی از طرف والدینش تحت فشار قرار گرفته باشد تا همیشه موفق و برتر از دیگران باشد. در بعضی مبتلایان ردپای انتقاد شدید والدین از اشتباهاتشان دیده میشود و در بعضی دیگر، تعریف و تمجیدهای افراطی. یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در ایجاد ایمپاستر، ویژگیهای شخصیتی فرد است. در افراد کمالگرا، کسانی که به تواناییهای خود اعتماد ندارند و افرادی که از پذیرفتن مسئولیت رفتارهای خود فراری هستند، احتمال بروز ایمپاستر بیشتر است. ترس از شکست و نداشتن اعتماد به نفس، حساسیت بیش از حد بهنظرات دیگران و اضطراب و افسردگی هم در تقویت این سندروم نقش دارند.
راههایی برای درمان
اگر به این نتیجه رسیدید که به سندروم ایمپاستر مبتلا هستید، راههایی وجود دارد که کمک میکند با احساسات متناقض و حس متقلب بودن خود کنار بیایید. با فرد قابلاعتمادی درباره این موضوع حرف بزنید تا تصور واقعی اطرافیان از خودتان را بشنوید. حرف زدن از این احساس باعث میشود متوجه شوید که دیگران هم ممکن است این حسها را داشته باشند در نتیجه شما تنها نیستید. وقتی افکار تخریبگر شروع شد، دنبال شواهدی بگردید که نشان میدهد تصوراتتان واقعیت ندارد. مثلاً بهخودتان بگویید امکان ندارد من توانسته باشم همه اطرافیانم را فریب دهم و اگر دیگران از من تعریف میکنند، پس حتماً شایستگی این تمجیدها در من وجود دارد. دست از مقایسه خودتان با دیگران بردارید، با این کار ممکن است عیبها و اشتباهات خودتان پررنگتر بهنظر برسد و باعث شود خودتان را شایسته هیچ موفقیتی ندانید. با خودتان مهربان باشید، واقعبینی را در وجودتان تقویت کنید و اگر احساس کردید سندروم ایمپاستر باعث شده خودتان را دوست نداشته باشید، بد نیست از یک روانشناس کمک بگیرید.
ثبت دیدگاه