به گزارش خبرساز ایران، چند صد سال پیش در چنین ایامی زنی از خاندان صفوی باعث تغییر و تحول در دربار و ایجاد جنگ داخلی در پایتخت وقت یعنی قزوین شد. «پریخان خانم»، شاهزاده مشهور صفوی و دختر شاه طهماسب بود که توانست از اوضاع آشفته آن دوران استفاده کرده و حتی به مدت چند ماه گرداننده حکومت شود.
در این گزارش قصد داریم مروری بر اقدامات جاه طلبانه این زن که معمولا در طومار پر حادثه تاریخ ایران فراموش می شود، داشته باشیم.
نفوذ زنان در دربار صفوی
ماجرا از این قرار است که پادشاهان صفویه همواره از فرزندان خود می ترسیدند. تا پیش از شاه عباس اول، قبایل و قزلباش ها قدرت زیادی در دربار داشتند. هر یکی از این قبایل و سرداران قزلباش نیز تلاش می کردند با یکی از شاهزادگان متحد شده و با کودتا قدرت را به دست آورند. پادشاهان نیز به همین دلیل، بسیاری از فرزندان خود را کور می کردند یا به حرمسرا می فرستادند تا قدرت اداره کشور را از دست داده و با امرا و روسای قبایل و قزلباشان حشر و نشر نداشته باشند.
همین عامل باعث شد در کوتاه مدتی، زنان حرمسرا به علت نفوذ فراوان روی شاهزادگانی که در آینده پادشاه می شدند، به قدرت برسند.
دختر محبوب پدر که سر برادرش را از تن جدا کرد
اولین زنی که در دربار صفویه به قدرت رسید و بعد از مدتی این قدرت را عیان و علنی کرد «پریخان خانم» بود. پریخان خانم دختر شاه طهماسب اول و یک زن چرکس اصیل و ثروتمند بود. او که از هوش و ظرافت برخوردار بود توانست به سرعت محبوب پدرش شود. شاه طهماسب ده سال پایانی عمرش را سخت بیمار بود. پریخان خانم در این مدت پرستار پدرش شد و آنقدر به او محبت کرد که لطف و حمایت و اعتماد شاه را جلب کرد و عملا در سال های پایانی نایب پدر و اداره کننده کشور شد. قزلباشان نیز که پریخان خانم را قدرت اصلی کشور می دانستند، به او نزدیک شدند تا بتوانند هر چه بیشتر از خوان کرم او و کشور سهم ببرند.
با شدت گرفتن بیماری شاه طهماسب میان اشراف و قزلباشان بر سر جانشینی او اختلاف افتاد. برخی طوایف طرفدار پادشاهی پسر شاه طهماسب یعنی «حیدر میرزا» بودند و برخی دیگر از برادر او «اسماعیل میرزا» که مغضوب پدر بود و نزدیک به ۱۹ سال در قلعه قهقهه زندانی بود، حمایت می کردند. در این اختلاف و کشمکش، پریخان خانم نیز از اسماعیل میرزا حمایت کرد و تلاش کرد زمینه قدرت گرفتن او را فراهم کند.
در این بین، شاه طهماسب از دنیا رفت و در حالیکه اسماعیل میرزا در پایتخت نبود، حیدر میرزا از فرصت استفاده کرده و خود را پادشاه خواند. پریخان خانم به سرعت سران قبایل مخالف را دور هم جمع کرد و طرح یک کودتا را چید. او یک روز بعد از سلطنت حیدر میرزا به همراه قزلباشان متحدش و در حالی که طرفداران و سربازان حیدرمیرزا در اطراف پایتخت پراکنده بودند، به قصر حمله کرد و بعد از دستگیری برادرش در حرمسرا جلوی چشم مادر حیدر میرزا و تمام زنان سر او را توسط جلاد از تن قطع کرد.
همچنین چون ابراهیم میرزا عموی اسماعیل و پریخان خانم (پسر شاه اسماعیل اول) که از شاعری و هنر هم بهره داشت مخالف این کودتا بود، طبق توطئه پریخان خانم در ۲۰ ژوئن ۱۵۷۶ کشته شد.
پادشاه دیوانه ای که توسط پریخان خانم کشته شد
بعد از قتل حیدر میرزا و تا زمان بازگشت اسماعیل میرزا به پایتخت، پریخان خانم در عمل پادشاه کشور شد. تمام قزلباشان و وزرا نزد شاهزاده چرکس رفته و از او دستور گرفته و با او صلاح و مشورت می کردند. با تاج گذاری اسماعیل میرزا اما شرایط تغییر کرد. پادشاه جدید که تبعید ۱۹ ساله روح و ذهنش را افسرده کرده بود، از تمام اشراف صفوی متنفر بود. او که تا حدی به جنون دست یافته بود، دخالت های پریخان خانم را تحمل نکرد و شروع به قتل عامل قزلباشان، اشراف و طرفداران شاهزاده صفوی کرد.
پریخان خانم به مدت دو سال از صحنه قدرت کنار رفت. او در این مدت شروع به برقراری رابطه با زنان حرمسرا و قزلباشان و وزرای شاه اسماعیل دوم کرد و سرانجام با همکاری آنان شاه را مسموم و به قتل رساند.
با قتل شاه اسماعیل دوم، پریخان خانم بار دیگر حاکم کشور شد. او به مدت دو ماه تمام امور کشور را به دست گرفت و عملا قزوین را به ملک خود بدل نمود. در این بین نیز، پریخان خانم با همکاری قزلباشان برادر دیگرش محمد خدابنده را که نابینا و پیر و سست اراده بود به پادشاهی انتخاب کرد تا به راحتی بتواند از ضعف او استفاده کرده و خود پادشاه کشور باشد.
زنی که هماورد پریخان خانم شد/ شاهزاده جنجالی صفویه چگونه به قتل رسید؟
با وجود آینده به ظاهر روشن، به محض ورود محمد خدابنده به پایتخت، پریخان خانم با یک هماورد جدی مواجه شد. خیر النساء بیگم همسر محمد خدابنده و مادر شاه عباس اول به اندازه پریخان خانم زیرک، مقتدر و سیاس بود. طولی نکشید که خیر النساء یا همان مهد اولیاء متوجه میزان قدرت و نفوذ پریخان خانم شد و فهمید همسرش در آینده عروسک خیمه شب بازی خواهرش خواهد بود. از این رو، به محض ورود به پایتخت با برخی قزلباشان و متحدان خود توطئه کرد و در همان ساعات اولیه کمر به قتل خواهر شوهرش بست.
در حالی که پریخان خانم پس از اتمام جشن ورود شاه جدید به پایتخت، به همراه خادمانش از کاخ خارج و به منزل خود میرفت، خلیل خان افشار(از قزلباشان مشهور) همراه افرادش ظاهر و با سربازان پریخان خانم درگیر شد. سرانجام بعد از یک کشمکش خونین پریخان خانم را دستگیر کردند و به خانهاش منتقل کردند و در آنجا او را خفه کردند. جسد پریخان خانم در امامزاده حسین، در کنار سلیمان میرزا و شاه اسماعیل به خاک سپرده شد.
جالب این است که مهد اولیاء یا همان خیر النساء بیگم نیز چندی بعد به دست قزلباشان معترض خفه شد.
لازم به ذکر است با به قدرت رسیدن شاه عباس اول و کنار رفتن محمد خدابنده نفوذ حرمسرا در امور کشور از بین رفت اما بعد از مرگ شاه عباس مجددا نفوذ حرمسراها در اداره کشور زیاد شد.
ثبت دیدگاه