به گزارش خبرساز ایران، آدرس روی دیوار را برمیدارم و راه میافتم. آفتاب ظهر تند است و اطراف یکی از مراکز اهدای پلاسما، پرنده پر نمیزند. یکی از کارمندان مرکز به سایه درختی پناه برده و هر رهگذری را که میبیند حرف اهدای پلاسما را پیش میکشد: «درباره اهدای پلاسما تا حالا چیزی شنیدید؟ میخواین براتون توضیح بدم؟ چند دقیقه بیشتر وقتتونو نمیگیرم، هم آزمایشاش رایگانه، هم هزینه رفت و آمد رو میدن، تازه کار خیر هم میکنید».
توضیحاتش را تکمیل و به داخل مجموعه هدایتم میکند. نگهبان جلوی در کارت شناساییام را میخواهد، نگاهی به کارت میکند و اسمم را وارد لیست مقابلش میکند و کنار آن عدد ۱۲ را مینویسد:
یعنی از صبح فقط ۱۲ نفر برای اهدا اومدن؟
نه خانم، این یه لیست دیگهست. شما برو انتهای راهرو دستاتو بشور و بیا.
ماسکی از پشت میزش بیرون میآورد و میخواهد جایگزین ماسک قبلیام کنم. کارت شناساییام را پس میدهد و میخواهد از دستگاهی که کنارش است، شماره بگیرم و به طبقه دیگری هدایتم میکند. در طبقه بعدی باید برای دومین بار اسمم را وارد لیست جدیدی کنم. صندلیهای سالن انتظار خالی است به جز یک صندلی. باجههای پاسخگویی خالیاند و شمارهام را سریع میخوانند. دوباره کارت شناساییام را میخواهند و فرمی جلوی رویم میگذارند تا پر کنم. اطلاعاتی که میخواهند آنقدر جزئی است که باید فرم را با دقت پر کرد. از آخرین سفر خارجی در یک سال گذشته گرفته تا داشتن رابطه جنسی. بعد از آن از چهرهام عکس میگیرد و برگهای با مشخصات خودم را پرینت میگیرد و با فرمهایی که پر کردهام داخل یک پوشه میگذارد و تحویلم میدهد. رگ دستهایم را برای نمونهگیری هم چک میکند و میخواهد برای مراجعه به اتاق پزشک صبر کنم.
پزشکان مجموعه در سه اتاق نشستهاند و همه اتاقها هم مراجعهکننده دارد. نوبت به من میرسد، پزشک نگاهی به فرم میاندازد و میخواهد روی ترازو بایستم. افرادی که وزنشان زیر ۵۲ کیلو باشد نمیتوانند پلاسما اهدا کنند و این موضوع درباره من هم صدق میکند. از پزشک، دلیل خلوتی مجموعه را هم میپرسم اما جوابی نمیدهد.
مراکز زیادی پلاسمای خون افراد را دریافت میکنند؛ از کرج گرفته تا یافتآباد و مرکز تهران که به نظر میرسد متقاضیان اهدا هم کم نیستند و برخی بصورت خانوادگی و تا ۵۰۰ بار هم اهدا کردهاند اما شواهد نشان میدهد شیوع ویروس کرونا بازار اهدای پلاسما را هم کساد کرده است.
پلاسما، مایع خون است که از آن بعنوان طلای مایع هم یاد میشود و فواید زیادی برای بدن دارد. در واقع پلاسما موجب رسیدن مواد مغذی، هورمونها، پروتئینها و سایر مواد مورد نیاز به سراسر بدن میشود. با توجه به اینکه پلاسما جزء حیاتی خون است، نقش مهمی در درمان بسیاری از مشکلات سلامتی دارد و خاوی بسیاری از مواد مهم از جمله آنتیبادیها، عوامل انعقادی و پروتئینهایی چون آلبومین و فیبرینوژن است. به همین دلیل از افراد خواسته میشود تا پلاسما اهدا کنند.
از پلاسما داروهایی تهیه میشود که ادامه حیات تعدادی از بیماران خاص از جمله بیماران هموفیلی وابسته به این داروهاست. بعضی از این بیماران مجبور به تزریق روزانه یا هفتگی این داروها هستند که مقدار محدودی از آن در دنیا تهیه میشود بنابراین خرید آن چندان هم ساده نیست. گفته میشود برای خرید این داروها سالانه دهها میلیون دلار ارز از کشور خارج میشود.
طبق اطلاعات درجشده در سایت برخی از مراکز مربوط به این کار، روزانه بیش از ۳۰۰ نفر برای اهدای پلاسمای خون مراجعه میکنند و برخی از مراجعهکنندگان پای ثابت این کار هستند و مشخصاتشان در سایتهای این مراکز منتشر شده است.
یکی از آنان با خواهرهایش برای اهدا میآیند. ساکن کرج هستند و تا کنون چیزی حدود ۵۵۶ بار اهدا کردهاند یعنی حدود ۳۹۰ لیتر پلاسما!
«فاطمه» هم یکی از اهداکنندگان ثابت پلاسماست و ۱۲ سالی میشود که پلاسما اهدا میکند و تا حالا حدود ۲۲۳ مرتبه این کار را انجام داده است. خانواده او یعنی شوهر، پسر و عروسش هم پلاسما اهدا میکنند. فاطمه با هزینهای که از اهدای پلاسما گرفته یک بار به سفر کربلا رفته و میگوید این یک نذر بوده.
«حسین» هم بازنشسته است و ساکن یافتآباد. سالهاست که این کار را انجام میدهد و تاکنون ۲۳۶ بار پلاسما اهدا کرده است.
طبق استانداردهای جهانی هر فرد سالم بطور متوسط میتواند دو بار در هفته پلاسما اهدا کند. بدن ما پلاسمای اهداشده را ظرف ۴۸ تا ۷۲ ساعت دوباره تامین میکند. اهداکننده با هر بار اهدا از سلامت خودش باخبر میشود چرا که نمونه خون او آزمایش میشود. کل فرایند اهدای پلاسما یک ساعت طول میکشد. گفته میشود پلاسمای مردم ایران از سالمترین پلاسماهای جهان است.
افرادی که خالکوبی دارند نمیتوانند پلاسما اهدا کنند. شرایط اهدای پلاسما و خون مشابه است. همچنین به افرادی که کمخونی دارند اجازه اهدا داده نمیشود.
ثبت دیدگاه