حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

شنبه, ۸ دی , ۱۴۰۳ 27 جماد ثاني 1446 Saturday, 28 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 6679 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 1×
ماجرای عجیب نفرت شاه‌ از تهران
27 اردیبهشت 1401 - 14:00
0
شاید برای‌تان جالب و کمی عجیب به نظر برسد که «شاه عباس صفوی» آنقدر از تهران بدش می‌آمد که در طول سال‌های حکومت خود تنها یک بار گذرش به تهران افتاد. او هر بار که مجبور می‌شد در سفرهایش از حوالی تهران بگذرد، بیرون شهر اتراق می‌کرد و هرگز به داخل حصارهای تهران پا نمی‌گذاشت.
پ
پ

به گزارش خبرساز ایران، سر نخ این روایت که شاه عباس صفوی از تهران بدش می‌آمد و تنها یک بار  آنهم برای اولین و آخرین بار وارد تهران شد را باید در سفرنامه‌ «پیترو دلاواله» سفرنامه‌نویس مشهور ایتالیایی جست‌وجو کرد. او که سفرهای زیادی به ممالک خاورمیانه داشت، در سفرنامه‌اش از مهم‌ترین دلایل سفر خود به ایران نوشته است.

دلاواله یک مسیحی معتقد بود و چون عثمانی‌ها در جنگ‌ها مسیحیان بسیاری را کشتند، پس از شنیدن اخبار مقاومت شاه عباس در برابر سپاه عثمانی، برای دیدار با پادشاه صفوی به ایران سفر کرد. دلاواله در دلایل سفرش به ایران آورده که حتی می‌خواست پس از ملاقات با شاه‌عباس، شانه به شانه سربازان ایرانی در جنگ با سپاه عثمانی حضور داشته باشد.

القصه، وقتی دلاواله برای ملاقات با شاه‌ عباس به اصفهان رفت، شاه صفوی به فرح‌آباد ساری سفر کرده بود. در نتیجه دلاواله مجبور شد برای دیدار با او راهی ساری شود. او پس از ملاقات با شاه‌عباس همراه با کاروان شاه به اصفهان برگشت تا در سفرنامه‌اش از اصفهان هم بنویسد. کاروان در مسیر اصفهان از فیروزکوه گذشت و به نزدیکی تهران رسید. اینجا بود که کاروان شاه، بیرون شهر اتراق کرد و شاه عباس حاضر نشد وارد تهران شود.

«علیرضا زمانی» تهران‌شناس در این باره می‌گوید: «وقتی کاروان شاه‌عباس بیرون حصار تهران اتراق کرد، دلاواله برای مشاهده تهران و نوشتن از آداب و رسوم و فرهنگ تهرانی‌ها به تنهایی از دروازه شمیران که آن زمان در محدوده پامنار فعلی قرار داشت وارد شهر شد. اما شاه عباس حاضر نشد وارد تهران شود. این مسئله برای این سفرنامه‌نویس ایتالیایی هم جالب و عجیب بود و از اطرافیان شاه عباس پیگیر دلایل این موضوع شد.»

خوشبختانه دلاواله در سفرنامه‌اش به دلایل این احساس شاه‌عباس اشاره کرده و در بخشی از سفرنامه نوشته است: «شاه عباس در همان حوالی توقف کرده بود. او در تهران خانه‌ای ندارد و هرگز بدانجا پای نمی‌گذارد و حتی یک مرتبه به آن فحش داده است. به نظر می رسد که وی موقعی در این شهر به علت خوردن میوه زیاد مریض شده و دانه‌هایی از بدنش بیرون ریخته است. عده‌ای نیز می‌گویند که اهالی شهر تهران آنطوری که باید از او استقبال نکرده‌اند»

همین خاطره بد شاه عباس از تنها سفرش به تهران باعث شد هرگز وارد این شهر کوچک نشود؛ چنانکه پیترو دلاواله نیز در ماجرای همسفر شدن با کاروان شاه عباس، در سفرنامه‌اش به این موضوع اشاره کرده است.

 این نقاشی نمایی از تهران عهد صفوی را نشان می‌دهد
این نقاشی نمایی از برج و باروی تهران در عهد صفوی را نشان می‌دهد
تصویر | چرا شاه عباس صفوی از تهران بدش می‌آمد؟! | ماجرای عجیب نفرت شاه‌ از تهران به روایت نویسنده مشهور ایتالیایی
پیترو دلاواله، سفرنامه‌نویس مشهور ایتالیایی
سفرنامه پیترو دلاواله
سفرنامه پیترو دلاواله

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.