به گزارش خبرساز ایران، علیرضا مهدیزاده در نقدِ چهارشنبه ۳۱ فروردینماه ۱۴۰۱ روزنامه «مملکت» نوشت:
سیدابراهیم رئیسی ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ پس از ثبتنام در انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری در یک نشست خبری گفت «معتقدم هیچ بنبستی برای اداره امور در کشور وجود ندارد. همه امکانات در کشور وجود دارد ولی باید مدیریتی کارآمد و جهادی وجود داشته باشد تا مشکلات حل شود… باور دارم که بانیان و شرکای وضع موجود نمیتوانند تغییردهنده وضع موجود باشند… در بستر گام دوم انقلاب نباید وضعیت مردم اینگونه باشد؛ با همکاری مردم و همت همگان، دولتی مردمی و با تحول در بخشهای مختلف اجرایی ایجاد خواهم کرد و ایرانی قوی را خواهیم داشت؛ این دولت بهعنوان دولت مردمی، ایرانی قوی را رقم خواهد زد».
رئیسجمهور ۱۹ آذر ۱۴۰۰ و ۸ بهمن ۱۴۰۰ و ۲۳ فروردين ۱۴۰۱ نیز مستقیم گفت «دولت به همه احترام میگذارد اما بیتردید کسانی که بانیان وضع موجود هستند و مردم از عملکرد آنان رضایت ندارند، نباید در عرصههای مدیریتی مورداستفاده قرار بگیرند».
خیلی حرف است که یک ماه قبل از انتخابات تا روز انتخابات و تنفیذ و تحلیف و حالا نزدیک سالروز انتخاب و تنفیذ و تحلیف به مدت حدود یک سال شعار بدهی؛ سالروزی که در آن، تقریباً صدر تا ذیل مقامات بالادستی از سیستم مدیریتی نهاد ریاستجمهوری تا وزرا، معاونانشان و رؤسای ادارههای زیرمجموعه، استانداران، فرمانداران و بخشداران و… عوضشدهاند ولی کماکان شعار رئیسجمهورمان، مدیریت ندادن به بانیان وضع موجود است!
دور و تسلسلِ انداختن تقصیرهای گرانی و تورم، عقبماندگیهای سیاست داخلی و خارجی، فرهنگی و هنری، بهداشتی و درمانی، معیشت و اقتصاد و… بر گردن دولتهای قبلی و محکوم کردن بانیان و عاملان وضع موجود(در دولت وقت) توسط دولت رأس امور، آنقدر تکراری، خستهکننده و مضحک شده که بعید است خود مدیران ارشد نظام هم به این توجیه مردمفریب، نخندند و تقبیحش نکنند.
نکته جالب هم اینجاست که شعارهای انتخاباتی هر دولت، پیش از انتخاب، این است که دنبال مقصر اوضاع موجود و بهانه برای کار نکردن و عدم حل معضلات نمیگردد و با هدف خدمترسانی جهادی به مردم و تلاش برای رفع مشکلات اقشار مختلف جامعه، پای به میدان الهی خدمت میگذارد!
هر دولتی هم که روی کار میآید، تعدادی رسانه تابلودار و حامی دارد که مسئولیت مهم تطهیر دولت مستقر و لعن و نفرین دولت یا دولتهای قبلی را برعهده دارند تا مردم را هالو و نادان فرض کنند و بر طبل تفرقه و ضربالمثل «کی بود؟ کی بود؟ من نبودم» بکوبند.
انگارنهانگار که تمام رؤسای جمهور کشور پیش از ریاستجمهوری، در بالاترین ارکان حکومت مشغول کار بودهاند؛ مثلاً همین جناب رئیسجمهور فعلی که ۴۳ سال در بالاترین سطوح قوه قضائیه بوده و میتوانسته با اختیارات وسیعی که خودش و مجموعهاش شامل زیردستان و ضابطانش داشته، ریشه فساد، اختلاس و انواع جرم، جنایت، فقر و فحشا را بخشکاند، نه اینکه زمان انتخابات بگوید آمده تا در این قوه، شاهکار کند؛ شاهکار شعارها و حرفدرمانیهایی که حدود یک سال از آنها گذشته و هنوز یکمیلیونیاُم آنهم به عمل تبدیل نشده است!
حالا که حرفمان به اینجا رسیده است، چندین سئوال به ذهنمان خطور میکند: مخالفان برجام که دولت قبلی را تهدید به استخر و اعدام و… میکردند، نظرشان درباره مذاکرات این دولت چیست؟ مخالفان دولت قبلی که تورم و گرانی را ناشی از بیتدبیری و ناتوانی آن دولتمردان میدانستند، تورم و گرانی سرسامآور و چندبرابری کالاهای اساسی، اقلام تنظیم بازاری، ارز، سکه و شیر مرغ تا جان آدمیزاد، فقط در مدت کمتر از ۸ ماه سکانداری همفکران و همدلان خودشان در این دولت بهظاهر «قوی و مردمی» را ناشی از چه میدانند؟ ناشی از بانیان وضع موجود؟! تا کی و تا کجا؟!
به فرض که یک سال تمام همه قصور و تقصیرها به گردن دولت قبلی افتاد که هیچگاه دو قوه همسو را همزمان در کنار خود نداشت؛ بعد از یک سال و شاید دو سه سال، تقصیرها و قصورها در دولتی که یکدستی هر سه قوه و حمایت قاطع رهبری و حتی مجمع تشخیص مصلحت نظام و خبرگان و ائمه جمعه و… را با خود دارد، بانی وضع موجود چه کسی است؟ لابد استکبار جهانی، تحریمهای ظالمانه و مواردی ازایندست که خودشان اینها را بهانه دولتهای قبلی برای کار نکردن و عدم توجه به اوضاع اقتصادی، معیشتی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی مردم میدانستند!
راستی، هنوز یادمان نرفته که مداح معروف، «صف اول» را در نماز عیدفطر سال ۱۳۹۷ نشانه گرفت و هرچه دلِ تنگش خواست گفت و رسانه ملی و رسانههای همسو با این خط، همگی از آن حمایت و ترویجش کردند؛ سئوال مهم اینجاست که چرا با اینهمه گرانی و تورم و عدم عمل دولت مستقر به وعدههای ریزودرشتش، از حل مشکل بورس گرفته تا بهبود اوضاع مردم در همه جهات، صدایی از این جماعت تهدیدکننده «صف اول» و «بانیان وضع موجود فعلی» شنیده نمیشود؟!
به نظر میرسد، خدمترسانی و اصلاح امور و افزایش عزت و آبروی مردم و کشور، بازیچه دست این دولت و آن دولت است و هر دولت که میآید، دریغ از دولت قبلی؛ شعار و وعده پوچ، تنها دستاورد این دولت و آن دولت است که مردم را هرروز از مسئولان و شیوه حکمرانی مملکت، دورتر و دورتر میکند؛ باشد که حاکمیت به خود بیاید تا رستگار شود، وگرنه… بگذریم.
ثبت دیدگاه