به گزارش خبرساز ایران، علیرضا مهدیزاده در نقدِ دوشنبه ۲۲ فروردینماه ۱۴۰۱ روزنامه «مملکت» نوشت:
رئیس مجلس خبرگان رهبری و دبیر ۳۰ سال اخیر شورای نگهبان، اواخر سال ۱۴۰۰ با تأکید بر اینکه «من نگران اقشار ضعیف جامعه و محرومان هستم»، اظهار کرد «شرایط اقشار ضعیف جامعه مناسب نیست و باید فکری برای آنان کرد… حکومت علوی که دنبال آن هستیم باید نشانههای آن را هم داشته باشد. علی(ع) طاقت نداشت که در حکومت او یک شکم گرسنه باشد یا کسی باشد که آب نوشیدن نداشته باشد یا سرپناهی به او متعلق نباشد… خجالت میکشم از حرفی که میزنم. گوینده باید خودش در این مسیر حرکت کند… ما اگر بتوانیم شکم گرسنه را سیر کنیم معجزه کردهایم… این جزو وظایف ماست که آنان را سیر کنیم و این حداقل کار است… یا شکم گرسنهای نداشته باشیم یا آن را به حداقل برسانیم… مسئولان در این زمینه تلاش و کوشش و پیگیری جدی داشته باشند… امکانات خیلی محدود است اما خدا در حد امکانات ما تکلیف کرده است».
۱۲ فروردین ۱۴۰۱ نیز رئیسجمهور تأکید کرد «باید رشد اقتصادی، ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم را بالا ببریم وگرنه ارزش یارانه ۴۵ هزارتومانی که به همه مردم میدادند، امروز ۷ هزارتومان شده است»
اواخر سال گذشته، یک نماینده مجلس انقلابی گفت «مردم سطح توقعاتشان را باید تنظیم کنند» و نماینده دیگری نیز بیان داشت «قبل از انقلاب، سالی یکمرتبه برنج میخوردیم، نصفش رشته بود، خورش هم نداشت، الان چه کسی است که لااقل هفتهای یکبار برنج نخورد»؟!
شهید مطهری در صفحه ۱۲۶ جلد اول کتاب «اسلام و مقتضیات زمان» گفته است «آدم بدون رفع نیازهای اقتصادی، اصلاً زنده نمیماند… اول باید شکم سیر باشد و بعد انسان دنبال ایمانش میرود… اول باید شکم سیر بشود، جاه و قدرت و پست و مقام و همه اینها بعد از این است که شکم سیر باشد… اگر شکم گرسنه باشد، ممکن است کسی تا آخر عمرش هم همسر انتخاب نکند، چون در درجه اول باید دنبال نان برود».
طبق گزارش رسمی وزارت رفاه، بیش از یکسوم ایرانیان، نه در فقر، که در فقر مطلق زندگی می کنند، یعنی حدود ۳۰ میلیون نفر که درآمدشان فقط کفاف نان بخورونمیرشان را میدهد؛ کشوری که قیمت موادغذایی در یک سال اخیرش بین ۳۵ تا ۱۱۰ درصد افزایش داشته است و معنی فقیرتر شدن مردم با سرعت زیاد را دارد که برای اثبات این اوضاع بسیار بد معیشت و تغذیه مردم، نگاه به جیبها و سبدهای خالی خرید آنان کافی است و نیاز به آمار و ارقام رسمی نیست.
حال برمیگردیم به سخنان نقلشده اول این نقد، جایی که مسئولی ۴۴ سال در رأس هرم مدیریتی و خطابه و… کشور بوده ولی تلویحاً اعتراف میکند که کاری برای اقشار تنگدست جامعه انجام نداده و شرمنده است! او با اشاره به سیره و عدالت علوی، فاز نصیحت و توصیه برمیدارد و «اوصیکم…» میگوید، اما نمیگوید که نقشش در ۴۴ سال فقیرتر شدن مردم چه بوده که امروز این چنین شرمسار است.
رئیسجمهوری که معترف است ارزش یارانه ۴۵ هزارتومانی الان فقط ۷ هزار تومان است و تازه مشاورانش با آمار غلط، اشتباه محاسباتی دارند چون ارزش امروز یارانه، طبق محاسبات علمی تورمی، کمتر از ۳ هزار تومان است، با گفتاردرمانی و شعار دلسوزانه، چه مشکلی از شکم گرسنه مردم سرزمینش حل میکند؟ مشکلی که به آن واقف بود، نامزد انتخابات شد و اندک رأیی هم از مردم برای حل همین مشکلات گرفت و حالا همان را فقط بیان میکند تا داغ دل مردم و زخم آنان را تازه کند.
نمایندگان مجلس انقلابی که بیش از دوسوم آنان در حمایت از روی کار آمدن این دولت به ظاهر «قوی و مردمی» سینه چاک کردند و بیانیه دادند و تمامقد کارهایشان را تعطیل کردند تا سه قوۀ یکدست داشته باشند، چاره گرسنگی شکم مردم را تنظیم سطح توقعات و آمار غلط گرسنگی مردم در قبل از انقلاب میدانند؛ آماری که به گواه پیران ایرانی، دروغی بیش نیست و میزان وفور و ارزانی آن زمان، حداقل بیش از الان بوده است.
بهراستی، بسیاری از مسئولان کشور هنوز این نکتههای ساده ولی مهم را نفهمیدهاند که شکم مردم با شعار، آرمانگرایی، سخنرانی و دستور، سیر نمی شود؛ شکم گرسنه ایدئولوژیپذیر نیست؛ شکم گرسنه، کار دولت و مجلس را تدبیر امور کلان اقتصاد و معیشت میداند، نه ارائه مباحث کلامی تخیلی و غیرمنطقی که روزبهروز مردم را جَریتر از قبل کند.
افزایش ارتقای شاخصهای امنیت غذایی در کشور نیز مسئله مهمی است که باید با افزایش توان اقتصادی خانوار برای تأمین نیازهای غذاییشان همراه باشد و کنترل قیمت موادغذایی مصرفی و تقویت اقتصاد خانوار نیز در اولویت نخست مسئولان قرار گیرد؛ از سوی دیگر، برای افزایش امنیت غذایی جامعه، باید سبد غذایی نامناسب و عادات غذایی نامطلوب در بخش قابلتوجهی از جامعه حذف شود که نیازمند متعادلسازی قیمت مواد پروتئینی و ویتامینه مانند گوشت، مرغ، ماهی، شیر، لبنیات و… برای دسترسی راحت، ارزان و بیدغدغه مردم است.
بههرحال، مدیران ارشد مملکت به هوش باشند و خود را مبرّا از اتهامات ۴۴ سال غفلت از شکمهای گرسنه ندانند و با ردگمکنی، به انکار ضعفهای فاحش خود در همه ۴۴ سالی که مسئولیت داشته اند، نپردازند؛ چراکه مردم فهیم ایران باهوشتر از آنان هستند و البته کاسه صبرشان هم لبریز شده و منتظر تلنگری برای سرریز شدن هستند.
ثبت دیدگاه