به گزارش خبرساز ایران، کاربران هوشمند اینترنت در یافتن منابع و ارزیابی آنها و نیز منتشر نکردن اطلاعات نادرست مهارت دارند اما از آنجایی که الگوریتمها همواره پیچیدهتر میشوند – و شرکتهایی که از آنها استفاده میکنند عملکرد خود را به طور مستمر پنهان نگه میدارند – تقویت مداوم سواد رسانهای بهعنوان مهارت اهمیت بسیار دارد. فرانچسکا تریپودی،[۱] استادیار دانشکده اطلاعات و علوم کتابداری و محقق ارشد مرکز اطلاعات، فناوری و زندگی عمومی UNC (دانشگاه کارولینای شمالی) که مطالعاتش در زمینه ابعاد اجتماعی جستوجوست درین باره میگوید: «ما در یک محیط اطلاعاتی قرار داریم که به عنوان بخشی از تجربیات روزانه خود دائماً در حال جستوجو هستیم.» درواقع محیط اینترنت و هجوم رگباری بیپایان اطلاعات در آن وضعیتی به وجود میآورد که حتی کاربرانی که با هدف مشخصی در نت میگردند نیز ممکن است در جستوجوها و نیز اطلاعات دریافتیشان با مشکل مواجه شوند.
از آنچه پیش رویش شماست آگاه باشید
هر پلتفرمی از شما میخواهد که تا حد امکان وقت بیشتری را در آن محیط بگذارید. با در نظر گرفتن این مسئله، تریپودی این گونه تعبیر میکند که «الگوریتمها برای ارائه اطلاعاتی به شما طراحی شدهاند که به زعمشان بیش از همه به آنها علاقهمندید.»
این چیز بدی نیست که شما به دنبال ویدئوهای سرگرمکننده گربه در یوتیوب باشید اما زمانی که در جستوجوی یک مقاله فوری هستید، این مسئله پیچیدهتر میشود.
تریپودی میگوید صاحبان محتواهای مهم و جذاب حتی از خلأ الگوریتمی نیز بهرهبرداری و استفاده بجا میکنند. آنها میدانند که سئو چگونه کار میکند و این یک استراتژی جدید یا پیچیده نیست. این همان کاری است که اهالی بازار هم چندین دهه است که انجام میدهند. من فکر نمیکنم که ما متوجه شویم که درحال حاضر همان تاکتیکها به همان شیوه برای اطلاعات نیز استفاده میشود.»
تفکر عمیق درباره نحوه قالببندی جستوجو
نحوه بیان یک جستوجو خودش ایجاد تفاوت [در اطلاعات دریافتی] میکند. تریپودی معتقد است که ما باید به نقش زبان در انواع اطلاعاتی که قرار است به ما ارائه شود فکر کنیم. او در این باره کالین کپرنیک را مثال میزند. وقتی بازیکن سابق تیم سانفرانسیسکو هنگام پخش سرود ملی زانو زد، ترامپ، رئیسجمهور وقت درباره تأثیر منفی این عملکرد بر رتبه بندی [۲]NFL توئیت زد. تریپودی عنوان میکند که اگر شما موافق این توئیت بودید و پایینآمدن رتبههای NFL را در گوگل جستوجو میکردید، به اطلاعاتی دست مییافتید که در تأیید این دیدگاه بود و اگر قصد به چالش کشیدن این دیدگاه را داشتید با جستوجو در گوگل به اطلاعاتی مؤید این دیدگاه میرسیدید. او معتقد است که علاوه بر حساسیت نسبت به اطلاعات دریافتی، باید نسبت به انواع عباراتی که در وهله نخست برای جستوجو استفاده میکنیم نیز حساس باشیم.
تعمق انتقادی درباره کلمات کلیدی
تریپودی معتقد است کلمات کلیدی ما در جستوجو اهمیت دارند و «انواع کلیدواژههایی که ما جستوجو میکنیم بخشی از سواد رسانهای هستند که توجه کافی به آن نداریم.» بهواقع کلمات کلیدی در جستوجوهای ما ممکن است بیطرف و غیر جانبدارانه به نظر برسند، اما زبان امری خنثی و بیطرف نیست. تریپودی در باب اینکه چگونه رویکردهای ایدئولوژیک باعث جستوجوها میشوند، به مسئله مهاجرت گریزی میزند.
به عقیده او، دراینباره اگر کلیدواژههایی مثل «کارگران غیرقانونی» یا «خارجیهای غیرقانونی» استفاده شوند، نوع اطلاعات دریافتی به صورت چشمگیری تغییر خواهند یافت و این چهارچوبی است بسیار متفاوت با تفکر درمورد عنصر انسانی مهاجرت و نحوه حمایت از حقوق کارگران. بیشتر مردم تصور میکنند که مشکل از مرورگر است، اما جستوجوی اطلاعات از موتورهای جستوجویی مانند داک داک گو، بینگ یا گوگل بازتابدهنده و نشانگر سوگیریهای ذاتی و طبیعی ما در آغاز جستوجو هستند. متأسفانه مطالعه درباب کلمات کلیدی بخش جدید و نوظهوری در حوزه سواد رسانهای است، بنابراین منابع زیادی در اینباره در دسترس نیست تا به کاربران آموزش دهد که چگونه به صورت انتقادیتر – و با دقت – درباره کلمات کلیدی خود بیندیشند. اما این بدان معنا نیست که نمی توان در این باره شروع به آموختن کرد.
به عقیده تریپودی درواقع آنچه مفید است، به چالش کشیدن افراد برای در نظر گرفتن کلمات کلیدی خارج از چهارچوبی است که امکان فکر کردن به آن به طور طبیعی وجود دارد. ممکن است که کلمات خاصی به ظاهر اطلاعات خوبی به افراد بدهند، اما مهم این است که جستوجو از چند راه مختلف انجام شود زیرا همه اطلاعات دریافتی که ظاهراً نیاز کاربران را برطرف میکنند لزوماً اطلاعات لازم و کامل را به آنها نمیدهند.
توقف یادگیری؛ هرگز
اگرچه منابع زیادی درباره کلمات کلیدی در دسترس نیست، سایتها و منابع بسیاری برای کمک به افراد وجود دارند. تریپودی منابع آموزشی را برای اصلاح مهارتهای سواد رسانهای ما به هنگام انتشار اطلاعات دروغین یا نادرست ارائه میدهد. به عقیده او مهم است که بدانیم سواد رسانهای، متنی، پیچیده و رو به رشد است. در این باره یادگیری نحوه ارزیابی منابعی که موتورهای جستوجو به ما میدهند، اولین گام ضروری است، اما باید به یاد داشته باشیم که موتورهای جستوجو برای هدایت ما در بحرانهای وجودی یا به چالش کشیدن باورهای ما طراحی نشدهاند. در نهایت، نتایجی که به دست میآید مرتبط به چیزی است که درباره آن جستوجو و پرسش میکنیم، بنابراین باید به نقشی که در فرآیند جستوجوی اطلاعات ایفا میکنیم، توجه داشته باشیم.
براساس یک پژوهش انجامگرفته در دانشگاه سانفرانسیسکو برای آموزش و پرورش در باب سواد رسانهای میتوان به چتباتها[۳] اشاره کرد که در امر آموزش نیز سودمند است. آنها به دانشآموزان کمک میکنند که با استفاده از فناوری، از مصرف دانش به سمت تولید دانش حرکت کنند. در نتیجه علاوه تمرکز بر سواد رسانهای، نسل بعدی دانش آموزان، معلمان، مدیران و شهروندان دیجیتالی قادر به ایجاد اطلاعات آنلاین به روشی معنادار خواهند بود. چتباتها میتوانند به روشهای مختلف در آموزش استفاده شوند و با اهداف آموزشی مختلف طراحی شوند. این چتباتها را میتوان با پلتفرمهای مختلف از جمله در برنامههای موبایل و وب سایتها ادغام کرد. (Wang, 2021)
دانشآموزان خواهان ابزاری هستند که بتوانند در آن اجتماعی باشند و آزادانه تعامل داشته باشند، درست مانند تلفن همراه خودشان. گنجاندن محیطهای یادگیری غیررسمی، مانند تلفنهای همراه و فضاهای آنلاین، فرصتهای بسیاری را برای تعامل دانشآموزان با دنیای دیجیتال در حال رشد فراهم میکند. همهگیری کووید۱۹ کلاسهای درسی را به سمت روشهای آنلاین و ترکیبی برده است. برای بهرهگیری از این تغییر، میتوان محیطهای هوشمندی را برای بهبود تجربه تدریس و یادگیری طراحی کرد. ساخت برخی چتباتها در محیط مدرسه و دانشگاه نشان داده که چتباتها میتوانند ابزار ارزشمندی در امر آموزش باشند.
ثبت دیدگاه