حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

جمعه, ۷ دی , ۱۴۰۳ 26 جماد ثاني 1446 Friday, 27 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 6679 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 1×
تراژدی «آرمان و غزاله»، از آنتالیا تا رجایی‌شهر
05 آذر 1400 - 14:55
1
ماجرای «آرمان و غزاله» تراژدی تلخی بود که با قتل غزاله و جسد ناپیدای او و سرنوشت نامعلوم آرمان شکل گرفت و سحرگاه امروز با اجرای حکم اعدام آرمان، نقطه پایانی بر این قصه هشت ساله گذاشته شد.
پ
پ

به گزارش خبرساز ایران، مرکز رسانه قوه قضاییه امروز اعلام کرد: «حکم قصاص آرمان عبدالعالی در پی تقاضا و عدم گذشت خانواده غزاله شکور و علی‌رغم تلاش‌های صورت‌گرفته از سوی دستگاه قضایی، شورای حل اختلاف و فعالان فرهنگی و اجتماعی کشور طی سال‌های اخیر به منظور جلب رضایت اولیای دم که تا آخرین لحظات هم ادامه داشت، سحرگاه چهارشنبه ۳ آذرماه ۱۴۰۰در زندان رجایی‌شهر اجرا شد.»

در تماسی که با عبدالصمد خرمشاهی و معراج مسعودی وکلای آرمان داشتیم، هر دو از زمان وقوع اعدام اظهار بی‌اطلاعی کردند.

معراج مسعودی در این‌باره گفت: هیچ کدام از وکلای آرمان از روز و زمان اعدام اطلاعی نداشتند.

وی افزود: به گفته پدر آرمان، او در بند عمومی زندان رجایی‌شهر بوده و به قرنطینه منتقل نشده بود.

این در حالی است که طبق بند «ح» ماده ۴۳ آیین‌نامه اجرای احکام کیفری، قاضی اجرای احکام مکلف است حداقل ۴۸ ساعت پیش از اجرای حکم، مراتب را به وکیل محکوم جهت حضور در محل اجرا اطلاع دهد و البته عدم حضور وکیل محکوم نیز مانع اجرا نیست.

طبق شنیده‌ها، وکیل اولیای دم نیز در محل اجرای حکم حضور نداشته و از زمان اجرا هم مطلع نبوده‌ است.

آرمان عبدالعالی فرزند دکتر کامیار عبدالعالی متخصص دندانپزشکی و دکتر کاترین کیامهر دندانپزشک، در سال ۹۴ به اتهام قتل غزاله شکور به قصاص محکوم و بهمن ۹۸ نیز با تجویز دیوان عالی کشور، مجددا محاکمه و باز هم به قصاص محکوم شد.

آرمان متولد ۱۹ اسفند ۷۴ در تهران، تحصیلاتش را در زندان ادامه داد و دانشجوی فوق لیسانس رشته مهندسی پزشکی شد.

در آن سوی ماجرا غزاله شکور فرزند ناهید شکوهی و داوود شکور، ۲۰ سال داشت که روز ۱۲ اسفند سال ۹۲ برای مراجعه به دکتر از خانه بیرون رفت و هیچگاه نه خودش بازگشت و نه خبری از جسدش شد.

آرمان و غزاله در یک سفر خانوادگی به آنتالیای ترکیه در سال ۹۰ در زمین بسکتبال با هم آشنا شدند و دوستی‌شان ادامه پیدا کرد.

درست دو سال بعد از این آشنایی، ساعت ۱۰ شب ۱۲ اسفند ۹۲ پدر و مادر غزاله هراسان به کلانتری ۱۰۳ گاندی رفتند تا بگویند دخترشان گم شده است.

داوود شکور به پلیس گفت غزاله از ساعت ۳ ظهر برای مراجعه به دکتر پوست در خیابان ظفر از خانه خارج شده و برنگشته و تلفن همراهش هم خاموش است.

پلیس در اولین بررسی‌ها متوجه شد غزاله بعد از ترک مطب سر قرار با آرمان رفته است.

دو روز بعد یعنی ۱۴ اسفند، آرمان احضار شد و ادعا کرد که دو روز پیش با غزاله تماس داشته اما به خانه او نیامده است.

او همچنین گفت: من کل روز را در اتاق برادر کوچکم بخاطر مصرف داروی ضد آلرژی خواب بودم.

تناقض در اظهارات آرمان و ارائه مدارکی که نشان می‌داد او با غزاله دیدار کرده است، نهایتا او را به حرف آورد: «بعد از تماس غزاله منتظر شدم مادرم از خانه بیرون برود. غزاله به خانه‌مان آمد. بعد از گفت‌وگو او را بدرقه کردم و در را بستم اما ناگهان صدای جیغش را شنیدم. به خاطر خیس‌بودن پله‌ها، سر خورده بود و از صورتش خون می‌امد. او را به داخل آوردم اما دیدم مرده و نفس نمی‌کشد. دورش کیسه زباله کشیدم و با چمدان چرخدار به میدان مینا بردم. داخل سطل زباله انداختم و بعد از بازگشت، خونی که در راه‌پله‌ها بود پاک کردم.»

اما قصه پله‌های خیس و سرخوردن غزاله دوام چندانی نداشت چون آرمان در بازجویی بعدی صراحتا اعتراف کرد که با دست‌های خودش غزاله را کشته است  «وقتی غزاله به منزلمان آمد باهم بحث کردیم. غزاله از گذشته حرف می‌زد و دلش برای گذشته‌ها تنگ شده بود. من نمی‌خواستم به آن روزها برگردم. اجازه ندادم حرف بزند. دعوایمان شد. او من را هل داد و من هم هلش دادم. ناگهان سرش به میله تخت خورد. من هم سرش را دو دستی گرفتم و چند بار به میله تخت کوبیدم. بعد میله بارفیکس را برداشتم و با آن هم پنج ضربه به سرش زدم. سپس جسدش را در یک چمدان چرخدار گذاشتم و به سطل زباله انداختم.»

آرمان ۱۰ ماه بعد در جلسه  ۱۴ دی ۹۳ کل قضیه را منکر شد و برگشت سر قصه پله‌های خیس و سر خوردن غزاله.

با این حال شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران، آرمان را متهم قتل غزاله دانست و او را به قصاص محکوم کرد.

بعد از تایید حکم قصاص توسط دیوان عالی کشور، حکم به اجرای احکام فرستاده شد اما شهریور ۹۵ رییس وقت قوه قضاییه برای بررسی بیشتر جلوی اجرای حکم اعدام را گرفت.

۸ اسفند ۹۷ جلسه صلح و سازش با حضور خادمان آستان قدس رضوی برگزار شد و اولیای دم گذشت خود را منوط به معرفی محل اختفای جسد کردند.

بعد از فرصت داده‌شده، بار دیگر به دلیل پیدا نشدن جسد غزاله، روز ۱۱ دی ۹۸ تاریخ اجرای حکم قصاص آرمان تعیین شد. آن روز آرمان در زندان رجایی‌شهر پای چوبه دار رفت تا اینکه در آخرین لحظه، پدر و مادر غزاله باز هم به او یک ماه فرصت دادند تا محل جسد فرزندشان را اعلام کند.

از ۱۱ دی تا ۱۱ بهمن ۹۸ وکلای آرمان اسناد جدیدی را به دادگاه ارائه دادند و دو قاضی که رای به قصاص داده بودند، تصمیم گرفتند بار دیگر او محاکمه شود.

وکلای آرمان مدعی بودند بعد از تاریخ قتل، برای غزاله در دانشگاه محل تحصیلش برگه مرخصی صادر شده و دفترچه بیمه‌اش هم تمدید شده است.

با استعلام صورت‌گرفته مشخص شد هم درخواست مرخصی و هم تمدید دفترچه بیمه، توسط خانواده غزاله صورت گرفته است، نه خود غزاله.

بعد از آن آرمان برای بار دوم و این بار توسط قضات دادگاه کیفری یک استان تهران، برای قتل غزاله مجرم تشخیص داده و به قصاص محکوم شد.

بعد از فرجام‌خواهی دوباره پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع شد و ۱۰ اسفند ۹۹ حکم اعدام او تایید شد.

آرمان در ادعایی جدید، گفت این احتمال وجود دارد ساعاتی بعد از آنکه جسد غزاله را به سطل زباله انداخته، او به هوش آمده و آنجا را ترک کرده است اما کشف نمونه خون غزاله در خانه آرمان و بازسازی دقیق صحنه جرم، باعث شد این ادعا بی‌اساس تشخیص داده شود.

در چند سال اخیر، بسیاری از هنرمندان و فعالان فرهنگی خانواده غزاله خواستند از قصاص آرمان بگذرند.

۱۱ دی ۹۸ و در شب اجرای حکم، مجید مجیدی، پرویز پرستویی، سید حسن آقامیری، رامبد جوان و احسان علیخانی در کنار خانواده شکور بودند و تلاش آنها باعث شد درست چند دقیقه قبل از اعدام، اجرای حکم به تعویق بیفتد.

آخرین جلسه صلح و سازش، روز ۱۷ مهر ۱۴۰۰ در دادسرای جنایی تهران با حضور قاضی محمد شهریاری، آرمان و خانواده‌های شکور و عبدالعالی برگزار شد.

در این جلسه مادر آرمان با گریه به پای مادر غزاله افتاد و گفت: آرمان را به من ببخش. خودت مادر هستی و غم نبودن فرزند را می‌فهمی. به جای آرمان، من را اعدام کن.

مادر غزاله هم در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: ۷ سال است که روزگار ما سیاه شده است. فقط همین یک دختر را داشتم. برای او امید و آرزوهای زیادی داشتم. طوری بزرگش کردم که کمبودی نداشته باشد و در رفاه باشد اما یک‌دفعه آرمان تمام نقشه‌هایی را که برای آینده غزاله داشتم نابود کرد و ما بدبخت شدیم.

ناهید شکوهی بعدها در گفت‌وگویی اظهار کرد: آرمان و خانواده‌اش پرونده را به سمت و سویی کشاندند که ما مجبور بودیم به جای احقاق حق، ثابت کنیم که دخترمان واقعا از بین رفته است. همه این‌ها قلب ما را بیشتر به درد آورد و باعث شد به جایی برسیم که دیگر نتوانیم به گذشت از قصاص فکر کنیم.

عادل فردوسی‌پور هم از جمله چهره‌هایی بود که تلاش کرد رضایت خانواده غزاله را بگیرد و به این ترتیب چند ساعت مانده به اجرای حکم، برای بار سوم جلوی اعدام گرفته شد.

آرمان در کمتر از دو ماه گذشته پنج بار برای اجرای حکم به قرنطینه زندان رجایی‌شهر منتقل شد اما هر پنج مرتبه با به تعویق افتادن زمان اجرای حکم، مهلت تازه‌ای برای ادامه زندگی به‌ دست آورد.

هادی صادقی رییس شورای حل اختلاف هم ۲۴ مهرماه در جمع خبرنگاران از تلاش‌ها برای کسب رضایت خانواده غزاله خبر داده بود.

اما نهایتا بامداد امروز، آرمان در حضور پدر و مادر غزاله و در زندان رجایی‌شهر به دار آویخته شد و این پرونده قطور بعد از گذشت حدود هشت سال بسته شد.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.