حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

یکشنبه, ۹ دی , ۱۴۰۳ 28 جماد ثاني 1446 Sunday, 29 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 6679 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 2 تعداد دیدگاهها : 1×
نگاهی به عجایب هفتگانه جهان باستان که فقط یکی از آنها باقی مانده است
13 شهریور 1400 - 11:00
1
از عجایب باستان، صرفا یک مورد در مصر باقی مانده است و دیگر از آنها چیزی به جا نمانده است.
پ
پ

به گزارش خبرساز ایران، روزگار باستان هم روزگار عجیبی بوده است. همین الان هم آدم چیزهایی از آن دوران می‌بیند و می‌شنود که به نسبت دانستنی‌هایی که امروزه داریم، کمتر باورپذیر به‌نظر می‌رسد. اما حقیقت امر این است که انسان در روزگار باستان، پیشرفت‌های زیادی کرده بود و حتی برخی نیز به‌قدری خوش‌بین هستند که می‌گویند چه بسا این انسان باستانی قربانی پیشرفت‌های خودش شده باشد و مجددا به روزگار اولیه زندگی‌اش برگشته باشد. اما جدا از این بحث‌ها، گاهی چیزهایی درباره روزگار باستان می‌شنویم که شگفت‌آور است؛ و چنین است که بشر مدرن برای اشاره به شگفتی خودش از این امر، عنوان «عجایب هفتگانه دنیای باستان» را خلق کرده است. البته که این یک تعبیر قراردادی است و قطعا جهان باستان چیزهای زیادی دارد که در این موارد لحاظ نشده است. از عجایب باستان، صرفا یک مورد در مصر باقی مانده است و دیگر از آنها چیزی به جا نمانده است.

مصر/ فانوس اسکندریه


اسکندریه در عصر باستان شهر مهمی بوده است؛ یک جورهایی دروازه ورود به مصر و شبه‌جزیره و حتی آسیا. به همین دلیل است که درست مثل هند، چند باری مورد حمله اسکندر و ایران و عثمانی و بعدها استعمارگران عصر نوین قرار گرفته است. زمانی که اسکندر مصر را فتح کرد، نیت کرده بود که بله، یک فانوس دریایی می‌خواهم بسازم چنین و چنان. ولی اجل مهلتش نداد. تا اینکه فرمانروای وقت مصر در جزیره فاروس و حوالی اسکندریه، دستور ساخت چنین فانوسی را صادر کرد. این اتفاق در سده سوم قبل از میلاد افتاد. اما چرا این سازه عظیم ساخته شد؟ اولش که طبیعی بود که نقش فانوس دریایی را داشته است. حتی عده‌ای آن را نخستین فانوس دریایی درست و حسابی دنیا هم می‌دانند. این کار کمک می‌کرد تا کشتی‌ها به اسکندریه برسند و این شهر رونق بیشتری داشته باشد. البته حفاظت از جزیره فاروس هم ادعای دیگری بوده که برخی مطرح کرده‌اند. ساخت این فانوس ۱۲سال طول کشید و ۱۳۷متر ارتفاع داشت.

عراق/ باغ‌های معلق بابل

باغ‌های معلق بابل در عراق امروزی بوده‌اند. بین‌النهرین، زمانی مرکز تمدن جهانی و بزرگ‌ترین قدرت‌های دنیا بوده است. اما تصورتان درباره باغ‌های معلق چیست؟ مثلا با طناب از جایی آویزان شده باشند یا چه؟ هیچ‌کدام؛ تصور کنید یه چیزی بوده‌اند مثل ماسوله خودمان یا همین آپارتمان‌های آتی‌ساز که بالکن‌هایش روی همدیگر قرار داشته‌اند و در واقع بالکن یکی، پشت بام طبقه پایین‌تر بوده. باغ‌های معلق بابل را یک شاهکار مهندسی عمران و فضای سبز دانسته‌اند. البته خیلی‌ها در وجود داشتن چنین باغ‌هایی شک و شبهه وارد کرده‌اند. گفته می‌شود که این مجموعه به دستور بخت‌النصر در ۶۰۰سال قبل از میلاد ساخته شد. ظاهرا او با آمیتیس، دختر هوخشتره پادشاه ماد ازدواج کرده بود. جایی که آمیتیس از آن می‌آمد، سرسبز و خوش آب و هوا بوده. ولی وقتی به قصر بخت‌النصر آمد، چون سرزمینی خشک و مسطح بود، بیمار شد. در نتیجه اینجا را ساختند که حالش خوب شود.

ترکیه/ معبد آرتمیس

امروزه از این بنا هم چیزی به‌جا نمانده، شاید چند تا ستون که در کل چیزی را نشان نمی‌دهد. اما زمانی، این معبد به زیباترین بنای جهان شهرت داشته است و همه آن را می‌شناختند. این بنا در ازمیر امروزی وجود دارد؛ که در زمان ساخت خودش یعنی ۵۵۰سال قبل از میلاد، در یکی از شهرهای یونانی‌نشین آسیای صغیر ساخته شده بود. گفته می‌شود که این بنا  به افتخار ایزدبانویی محلی ساخته شده بود که البته توسط یونانیان با آتمیس، که یکی از الهه‌های آنها بوده ترکیب شده بود. گروهی دیگر از مورخان معتقدند که این بنا ۷۰۰سال پیش از میلاد ساخته شده است. هرچه که هست، امروزه اثری از آن به‌جا نمانده است. این معبد بزرگ مرمرین، به دستور کرزوس، شاه لیدی و به‌جای ساختمانی که سیل خرابش کرده بود، ساخته شد. سازنده‌اش هم یک معمار یونانی بود. در این بنا مجسمه‌های برنزی فوق‌العاده‌ای هم وجود داشت.

یونان/ غول رودس


این یکی تندیسی بزرگ از هلیوس یا خدای خورشید بوده که در ورودی بندر شهر رودس در یونان ساخته شده بود. این بندر در دوره خودش در یونان، مرکز اقتصاد و رونق تجاری جهان بوده است. این مجسمه عظیم در زمان خودش، ارتفاعی برابر با مجسمه آزادی آمریکا داشت. اما قصه این مجسمه عظیم چه بوده؟ همانطور که گفته شد، این مجسمه در شهر رودس و در جزیره‌ای به همین نام بنا شده بود. این جزیره استراتژیک چند باری دست به‌دست چرخیده و حتی چند سالی تحت امر ایرانی‌ها بود؛ تا اینکه سر و کله اسکندر پیدا شد. اسکندر این جزیره را از ایرانی‌ها گرفت. بین جانشینان او جنگ شد و رودسی‌ها به طرفداری از یکی از این جانشینان پرداخته و موجب خشم یکی دیگر شدند. آن یکی جانشین لشکری فراهم کرد که اینجا را فتح کند. اما بعد از سال‌ها شکست خورد و اهالی رودس این مجسمه را از ادوات برنزی به‌جا مانده از این جنگ ساختند.

مصر/ هرم جیزه

همانطور که در مطلب بالا و درباره مصر خواندید، این هرم‌ها در مصر باستان، جایگاهی بوده است برای آرامش ابدی شاهان و فراعنه و همسران آنها. البته واقعا با عقل امروزی قابل درک نیست چرا مثلا باید ۱۰۰هزار نفر، ۲دهه وقت بگذارند و چنین عظمتی را بسازند. البته برای مصر امروز که بد نشده است و باعث اعتبارشان شده؛ ولی برای آن همه کارگر نگون‌بخت همه‌‌چیز به این خوبی و خوشی نبوده است. این سازه عظیم باستانی، ۱۴۶متر بلندا داشته و تا قرن‌ها بلندترین سازه دست‌ساز بشر بوده است. این هرم، قدیمی‌ترین و البته بزرگ‌ترین هرم از اهرام  سه‌گانه مصر قلمداد می‌شود. این بنا به دستور خوفو از فراعنه و شاهان مصر ساخته شده و به همین نام هم مشهور است. این هرم نور خورشید را بازتاب می‌داده و طوری بوده که در بیابان‌های اطراف کاملا مشخص بوده است.

یونان/ تندیس زئوس

تندیس زئوس یا خدای یونان در المپیا، از بزرگ‌ترین و شگفت‌انگیز‌ترین تندیس‌های روزگار باستان بوده است. این تندیس تقریبا ۳هزار سال پیش ساخته شد و سازنده‌اش هم یک مجمسه‌ساز معروف به نام فیدیاس بود. اما قصه این مجسمه چه بود؟ در روزگار باستان بازی‌ المپیک برگزار می‌شده که از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین رویدادهای انسانی روزگار خودش بوده. مثل الان هر چهار سال یک‌بار برگزار می‌شده. معمولا هم ورزشکارانی از سوریه و مصر و آسیای صغیر و سیسیل و جاهای دیگر به این رقابت‌ها می‌رفتند. این بازی‌ها در نزدیکی زیارتگاه زئوس در سواحل غربی یونان برگزار می‌شده. خود این معبد زئوس یکی از بناهای مهم بود. حالا بعدها کسی را هم پیدا کردند که مجسمه‌ای برای داخل آن بسازد که شد همین تندیس زئوس. این تندیس ۱۲سال زمان برد تا ساخته شود و بهترین نمونه کار مجسمه‌ساز خودش بود. این تندیس ۷متر عرض و ۱۲متر طول داشته.

ترکیه/ آرامگاه هالیکارناسوس

اینجا آرامگاه هالیکارناسوس یا مقبره ماسول نام دارد؛ که در ترکیه امروزی واقع شده و البته اثری از آن به جا نمانده. این آرامگاه برای پادشاه یکی از ساتراپی‌های هخامنشیان ساخته شده؛ که حالت استانداری امروزی را دارد. ماسول و همسرش آرتمیس، سال‌ها به خوبی و خوشی در این ساتراپی زندگی و حکومت می‌کردند. تا اینکه ماسول درگذشت و همسرش که داغ بزرگی دیده بود، تصمیم گرفت به یاد او بنایی عظیم برایش بسازد. این بنا در دوره خودش شهرت زیادی داشت و مجسمه‌هایی کم‌نظیر و حکاکی‌های فوق‌العاده‌ای در آن به چشم می‌خوردند. آرتمیس بهترین معماران و صنعتگران از چهارگوشه دنیا را جمع آورد تا این بنا در نوع خودش بی‌نظیر باشد. نتیجه کار نیز بنایی با فرهنگ ترکیبی مصری و یونانی و لیدیایی بود. این آرامگاه مشرف بر شهر بود. البته آرتمیس ۲سال بیشتر از شوهرش زنده نمانده و در همین‌جا به خاک سپرده شد.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.