به گزارش خبرساز ایران، بیکاری یکی از بزرگترین معضلات جوامع مدرن است که با پیشرفت جوامع و حرکت آنها به سوی آینده مدرن، ساختارها و شالودههای حرفهای و زندگی انسانها را دستخوش تغییراتی میکنند. در این میان بسیاری از شغلهای قدیمی از بین رفته و از طرفی موقعیتهای کاری جدید به وجود میآیند مانند زمان همه گیری ویروس کرونا که با آمدنش بسیاری از کسب و کارها را به تعطیلی کشاند و از طرفی هم سبب شد تا به تبع آن مشاغلی هم از کنار این پاندمی ظهور پیدا کنند که این امر منجر شد تا کسانی که توانایی هماهنگی با تغییرات جامعه را ندارند، از سیکل حرفهای خارج شده و به عبارتی بیکار شوند. افراد بیکار، فارغ از مشکلات مادی به مشکلات روحی فراوانی مبتلا میشوند که یکی از شاخصهای سطح کیفیت یک جامعه، نرخ بیکاری آن است.
بیکاری چیست؟
بیکار به شخصی گفته میشود که توانایی انجام کار را داشته یا به دنبال یافتن کار باشد؛ اما هیچ کاری یافت نشود که اخیراً بیکاری، برای افرادی که تحصیلات شان را به پایان رسانده، ولی به دلیل نداشتن مهارت لازم و عدم تجربه کافی فرصتهای کاری ندارند نیز اتلاق میشود.
شاخص بیکاری با بررسی نرخ آن مشخص میشود و از جمله دلایل بروز آن در یک جامعه میتوان به پیشرفت تکنولوژی و ظهور اختراعات جدید، وضعیت اقتصادی و رکود آن، رقابتهای حاصل از جهانیسازی و تجارت بینالمللی، سیاستهای دولتی و قوانین تجاری اشاره کرد.
تعریف بیکاری در ایران
ایران به دلیل وضعیت اقتصادی و سیاسی خاص خود، از کشورهای شایسته توجه در زمینه نرخ بیکاری است. براساس اطلاعات ارائه شده توسط مرکز آمار ایران، بیش از ۲۵ درصد هموطنانمان بیکار هستند. این مقدار با تمرکز بر جوانان، به ۲۱.۸ درصد میرسد. از دلایل بیکاری در کشورمان میتوان به فرصت ندادن سازمانها به نیروهای جوان و محدودیتهای فراوان کاری بر سر راه گروههای مستقل و با انگیزه اشاره کرد. تمامی این موارد منجر به سرخوردگی نیروی کار و بیعلاقگی آنها به زندگی روزمره خود میشوند که با توجه به تعداد بالای دانشجویان فارغالتحصیل، باید انتظار افزایش نرخ بیکاری را در سالهای آینده داشته باشیم.
آنچه که اخیرا مرکز آمار ایران در رابطه با وضعیت نیروی کار در بهار امسال منتشر کرد؛ نشان داد که ۹۳درصد بیکاران ۱۵ تا ۳۵ سال سن دارند و در این میان ۶۲.۷ میلیون نفر جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر هستند که ۲۵.۹ میلیون نفر آنها را مجموعه شاغلان و بیکاران تشکیل میدهد، به طوریکه ۲۳.۶ میلیون نفر از آنها شاغل و ۲.۲ میلیون نفر بیکارند.
این در حالی است که در بهار ۱۴۰۰ نرخ بیکاری کاهش یافته بود و از ۹.۸ در بهار سال گذشته به ۸.۸ درصد رسید و بر جمعیت شاغلان افزوده شد، ولی این گزارش توضیح نمیدهد، چطور رشد افراد شاغل بسیار بالاتر از رشد افراد فعال (شاغل و در جستجوی کار) بوده است.
البته مسئلهای که در دهههای اخیر در خصوص ارائه آمار بیکاری مورد استفاده قرار میگیرد تغییر تعریف شاخص بیکاری است که به وسیله آن شاهد کاهش چشمگیر نرخ بیکاری در کشور هستیم؛ به این صورت که هر فرد اگر یک ساعت در هفته کار کند، شاغل محسوب میشود.
وحید حاجیزاده کارشناس حوزه روابط کار و کارگری درباره علت به وجود آمدن بیکاری و نرخ کاهشی آمار بیکاری در کشور اظهار کرد: باتوجه به شرایطی که در کشور مشاهده میکنیم، آمارهایی که اعلام میشود خیلی قابل باور نیست، چرا که بیکاری انواع مختلفی دارد، ولی مرکز آمار فقط بیکاری آشکار را سرشماری میکند.
این کارشناس حوزه روابط کار و کارگری ادامه داد: در بیکاری پنهان افراد نه شاغل و نه بیکار محسوب میشوند و افرادی هم که در مشاغل غیر رسمی مشغول بکارند مانند اینکه در هفته فقط یک یا دو ساعت اشتغال بکار دارند و شغل، قرارداد و پیمانکار آنها مشخص نیست هم بیکار محسوب میشوند.
وی افزود: بیکار فردی است که اشتغال مستمر به صورت دائم یا مقطع مشخصی را با یک کارفرمای مشخص نداشته باشد و قانونگذار سن شروع کار را ۱۵ سالگی میداند یعنی فرد از سن ۱۵سالگی به عنوان کارآموز، حرفهای را یاد میگیرد و از سن ۱۸ سالگی میتواند وارد بازار کار شود.
وی با اشاره به فارغ التحصیلان دانشگاهی، تصریح کرد: قشر بزرگی از جامعه بیکاران را افراد تحصیلکرده تشکیل میدهند و یکی از دلایل آن کاربردی نبودن رشتهها است و دیگری هم حجم بالای آگهی استخدام بنگاههای اقتصادی بوده که متقاضی پایینی دارد به این دلیل که افراد با تحصیلات عالیه حاضر به کار کردن در مشاغل پایینتر از مدرک تحصیلی خود نیستند.
این کارشناس حوزه روابط کار و کارگری ادامه داد: از علتهای بزرگ شکلگیری پدیده بیکاری عدم حمایت دولت از مشاغل بزرگ و کوچک، اقتصاد ناپایدار، عدم آمادگی نیروی کار یعنی تقاضا از جانب کارفرما برای جذب نیرو هست، ولی نیروی کاری نیست.
حاجیزاده گفت: بیکاری پارامترهای مختلفی دارد و نمیتوان کسی را که در هفته یک ساعت مشغول به کار است شاغل دانست، چرا که فرد شاغل از حق و حقوقی که دریافت میکند باید توانایی امرار معاش را داشته باشد و خیلی نمیتوان به آمارهایی توجه کرد که در خصوص نرخ بیکاری ارائه میدهند، چرا که نرخ بیکاری از آنچه که اعلام میشود بیشتر است و در آمار مدلهای مختلف بیکاری را در نظر نمیگیرند.
انواع بیکاری
بیکاری به سه دسته اصلی دورهای، ساختاری و اصطکاکی تقسیم میشود. احتمال وقوع بیکاری دورهای بیشتر از دو دسته دیگر بوده و خصوصا در زمان رکود اقتصادی شاهد بروز آن هستیم. دو مورد دیگر نیز نرخ طبیعی بیکاری را تشکیل میدهند.
همچنین ربابه نوری روانشناس بالینی درباره پدیده بیکاری و تاثیر آن بر فرد، خانواده و جامعه، اظهار کرد: از دست دادن کار منجر به استرس میشود، چرا که تغییر شرایط زندگی برای فرد و سازگاری آن با شرایط جدید برای وی استرس ایجاد میکند.
این روانشناس بالینی با اشاره به اینکه استرس با بیماریهای جسمی و روانی همبستگی دارد، ادامه داد: تجربه استرسهای زیاد در زندگی برای انسان سبب میشود تا بیماریهای زیادی را به همراه داشته باشد.
وی افزود: پدیده بیکاری فقط منجر به از دست دادن کار برای فرد نمیشود و با خود تغییراتی را به همراه دارد مانند تنش میان زوجین، مشکلات مسکن، محدود شدن تفریحات، پایین آمدن سطح کیفیت زندگی و… که باعث میشود استرس و افسردگی در فرد افزایش پیدا کند.
این روانشناس با اشاره به اینکه کار هویت فرد را شکل میدهد، تصریح کرد: از دست دادن کار منجر میشود تا هویت فرد تحت تاثیر قرار گیرد و ضعف در هویت باعث ایجاد مشکلات روانی در فرد میشود.
نیکنام گفت: اگر فرد دانشجو باشد و بعد از فارغ التحصیلی شغل مورد نظر خود را بدست نیاورد نیز مشکلات متعددی در انتظارش خواهد بود مانند انتظارات خانواده و جامعه از فرد دانشجو که چهار سال یا بیشتر تحصیل کرده است، ولی تاثیری در آینده و اشتغالش نداشته و همه این فشارها و توقعات منجر میشود تا فرد به نقطهای برسد که خود را در برابر پاسخدهی به انتظارات خانواده، خودش و جامعه ناتوان یابد و حتی به مسیر و تصمیمی که گرفته هم شک کند که این باعث میشود تا فرد دچار شک و تردید در ارزشها هم شود.
موضوع اشتغال و دستیابی افراد به شغل مورد نظر از اساسیترین نیازهای یک جامعه محسوب میشود. یکی از اهداف کلان توسعه در اغلب کشورها و از جمله کشور ما، کاهش بیکاری و توسعه فعالیتهای شغلی است. بیکاری به عنوان یک پدیده مخرب اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی مطرح بوده و رفع آن همواره، از جمله دغدغههای اساسی برنامه ریزان بوده است. بدین روی، بهره برداری کامل و مناسب از منابع انسانی هر کشور باید به عنوان یکی از اهداف راهبردی توسعه در نظر گرفته شود.
ثبت دیدگاه