به گزارش خبرساز ایران، ماده ۲۸۶ قانون «مجازات اسلامی» (مصوب ۱۳۹۲) فردی را که به شکل گسترده مرتکب اعمالی مانند جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد، دایرکردن مرکز فساد و فحشا و همچنین اشاعه فساد یا فحشا شود، «مفسد فیالارض» دانسته و برای او مجازات اعدام در نظر گرفته است؛ ولی در تبصره این ماده آمده وسیعنبودن این اقدامات موجب میشود مجازات با حفظ عنوان اتهامی، به حبس تعزیری درجه پنج (دو تا پنج سال) یا درجه شش (شش ماه تا دو سال) کاهش یابد.
به نظر میرسد انتخاب حوزه قضائی تهران برای رسیدگی، صلاحدید مقامات قضائی و تجویز دیوان عالی کشور طبق ماده ۴۲۰ قانون «آیین دادرسی کیفری» (مصوب ۱۳۹۲) باشد؛ وگرنه مراجع قضائی محل دستگیری (ارومیه) صالح بود. مطابق رویه، متهم این عنوان مجرمانه باید در بازداشتگاه اوین حبس و پرونده او در دادسرای ناحیه ۳۳ تهران (شهید مقدس) در حال انجام تحقیقات مقدماتی باشد.
در ماده ۳۰۳ قانون «آیین دادرسی کیفری» دادگاه انقلاب اسلامی برای رسیدگی به جرائمی نظیر جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی و افساد فیالارض، صالح شناخته شده است. در تهران شعب دادگاه انقلاب اسلامی در مجتمع قضائی آیتالله محمدیگیلانی واقع در خیابان معلم مستقر است. در رویه عملی پروندههایی از این دست به یکی از سه شعبه ۱۵، ۲۶ یا ۲۸ برای رسیدگی ارجاع میشود.
براساس اصل ۳۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: «در همه دادگاهها، طرفین دعوی حق دارند برای خود وکیل انتخاب کنند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند، باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم شود»؛ اما در تبصره ماده ۴۸ قانون «آیین دادرسی کیفری» پیشبینی شده در جرائمی مانند اقدام علیه امنیت داخلی و خارجی یا افساد فیالارض، در مرحله تحقیقات مقدماتی طرفین دعوا باید وکیل خود را از بین وکلای دادگستری مورد تأیید رئیس قوه قضائیه انتخاب کنند.
البته این شرط محدود به مرحله تحقیقات مقدماتی یا دادسرا است، در نتیجه در مرحله رسیدگی در دادگاه انقلاب اسلامی و اعتراض به رأی، محدودیتی در انتخاب وکیل وجود ندارد. اگر اتهام نهایی در کیفرخواست «افساد فیالارض» باشد، با توجه به مجازات این جرم (اعدام)، طبق ماده ۳۴۸ قانون «آیین دادرسی کیفری»، حضور وکیل ضرورت دارد و در صورت خودداری متهم از تعیین وکیل، دادگاه مکلف به تعیین وکیل تسخیریخواهد بود.
اگر (باز هم با فرض اینکه عنوان اتهامی در کیفرخواست «افساد فیالارض» باشد)، متهم این جرم در دادگاه انقلاب اسلامی تبرئه نشده و به مجازات اعدام محکوم شود؛ طبق ماده ۴۲۸ قانون پیشگفته، حکم صادره قطعی نبوده و قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور بهعنوان بالاترین مرجع قضائی ایران خواهد بود.
توبه یا پشیمانی از گناه، امری است بین فرد و خدای خود؛ اما در قانون «مجازات اسلامی» در مبحثی با نام «توبه مجرم» به این نهاد بهعنوان راهی برای معافیت از کیفر و بازگشت مجرم به جامعه پرداخته شده است. ازآنجاییکه «افساد فیالارض» جرمی حدی به حساب میآید، ماده ۱۱۴ این قانون مرتبط با موضوع است: «در جرائم موجب حد به استثنای قذف و محاربه هرگاه متهم قبل از اثبات جرم، توبه کند و ندامت و اصلاح او برای قاضی محرز شود، حد از او ساقط میشود. همچنین اگر جرائم فوق غیر از قذف با اقرار ثابت شده باشد، در صورت توبه مرتکب حتی پس از اثبات جرم، دادگاه میتواند عفو مجرم را از طرف رئیس قوه قضائیه از مقام رهبری درخواست کند». البته عفو تأثیری در جبران خسارات زیاندیدگان و رسیدگی به پروندههای دارای شاکی خصوصی که در قالب اتهام اصلی رسیدگی نشده، نخواهد داشت.
ثبت دیدگاه